اصطلاحات انگلیسی برای حرفهای شدن را در این مقاله از وبسایت مهاجر آکادمی به راحتی همراه با نمونه یاد بگیرید. آیا میخواهید در محیط کاری، تحصیلی یا حتی روزمره خود مانند یک حرفهای انگلیسی صحبت کنید؟ استفاده از اصطلاحات مناسب و دقیق یکی از کلیدهای اصلی ایجاد تأثیر مثبت در ارتباطات است. این اصطلاحات نه تنها سطح دانش زبانی شما را نشان میدهند، بلکه اعتمادبهنفس شما را در مکالمات افزایش میدهند.
اصطلاحات انگلیسی برای حرفهای شدن همراه با مثال
در این مقاله اصطلاحات انگلیسی برای حرفهای شدن را همراه با نمونه و ترجمه برای شما قرار دادهایم. این مجموعه به شما کمک میکنند حرفهایتر به نظر برسید و روابط خود را مؤثرتر مدیریت کنید. آمادهاید تا گام بزرگی در تسلط زبانی خود بردارید؟ ادامه این مقاله را از دست ندهید.
12 اصطلاحات انگلیسی برای حرفهای شدن
1- Cut to the chase
به معنای «رفتن سر اصل مطلب»
مثال: Let’s cut to the chase and discuss the main issue.
(بیایید سر اصل مطلب برویم و درباره مشکل اصلی صحبت کنیم.)
2- Think outside the box
به معنای «فکر کردن به روش خلاقانه و غیرمعمول».
مثال: We need to think outside the box to solve this problem.
(برای حل این مشکل باید خلاقانه فکر کنیم.)
3- The ball is in your court
به معنای «تصمیم با شماست».
مثال: I’ve made my offer; now the ball is in your court.
(من پیشنهادم را دادهام؛ حالا تصمیم با شماست).
4-Keep me in the loop
به معنای «مرا در جریان قرار بده».
مثال: Please keep me in the loop about any updates on the project.
(لطفاً مرا از هرگونه بهروزرسانی در مورد پروژه مطلع کنید).
5- Hit the ground running
به معنای «شروع پرقدرت و با آمادگی بالا».
مثال: We need someone who can hit the ground running in this role.
(ما به کسی نیاز داریم که بتواند این مسئولیت را با قدرت آغاز کند).
6- Let’s circle back
به معنای «برگردیم و دوباره موضوع را بررسی کنیم».
مثال: Let’s circle back to this idea in tomorrow’s meeting.
(بیایید فردا در جلسه دوباره این ایده را بررسی کنیم).
7-Bite the bullet
به معنای «یک کار سخت را با شجاعت انجام دادن».
مثال: I decided to bite the bullet and start the presentation.
(تصمیم گرفتم شجاعانه کار را شروع کنم و ارائه را انجام بدهم).
8- Burn the midnight oil
به معنای «تا دیروقت کار کردن».
مثال: We burned the midnight oil to finish the project on time.
(ما تا دیروقت کار کردیم تا پروژه را به موقع تمام کنیم).
9- Win-win situation
به معنای «وضعیتی که به نفع همه است».
مثال: This partnership is a win-win situation for both companies.
(این همکاری به نفع هر دو شرکت است).
10- It’s not rocket science
به معنای «کار سخت و پیچیدهای نیست».
مثال: Come on, it’s not rocket science; you can do it easily.
(بیایید، این که کار پیچیدهای نیست؛ میتوانید به راحتی انجامش دهید).
11- Bring something to the table
به معنای «ارائه ارزش یا مهارتی که به یک تیم یا پروژه کمک میکند».
مثال: What can you bring to the table for this project?
(چه چیزی میتوانید برای این پروژه ارائه دهید؟)
12- Back to square one
به معنای «بازگشت به نقطه شروع».
مثال: The plan didn’t work, so we’re back to square one.
(برنامه جواب نداد، بنابراین دوباره از ابتدا شروع میکنیم.)
امیدواریم از این اصطلاحات انگلیسی برای حرفهای شدن استفاده کرده باشید. تبدیل یادگیری زبان به عادت روزانه چطور ممکن است؟ در این باره در مجله مهاجر آکادمی بیشتر بخوانید.