۱۰ اصطلاح رایج در زبان انگلیسی و معنی واقعی آن‌ها (با مثال)

 

یادگیری زبان انگلیسی فقط به حفظ لغات و قواعد گرامری محدود نمی‌شود. اگر می‌خواهید مثل یک فرد بومی صحبت کنید، باید با اصطلاحات (idioms) آشنا باشید. اصطلاحات عباراتی هستند که معنی‌شان از معنی لغوی کلماتشان مشخص نیست. مثلاً وقتی کسی می‌گوید “I’m under the weather” (تحت تأثیر آب‌و‌هوا هستم)، در واقع منظورش این است که حالش خوب نیست، نه اینکه واقعاً زیر باران باشد! در این مقاله با ۱۰ اصطلاح پرکاربرد انگلیسی آشنا می‌شویم، معنی واقعی آن‌ها را بررسی می‌کنیم و برای هر کدام مثالی می‌زنیم تا بهتر در ذهن بمانند.


۱. Break the ice – یخ را شکستن

معنی: شروع کردن یک گفت‌وگو در موقعیت‌های اجتماعی، به‌ویژه با افراد ناآشنا.

مثال: “او برای شروع جلسه یک جوک تعریف کرد تا یخ را بشکند.”

 

 

۲. Hit the sack – رفتن به رختخواب

معنی: رفتن به خواب یا استراحت شبانه.

مثال: “خیلی خسته‌ام، وقتشه برم بخوابم.”

 

 

۳. Spill the beans – لو دادن راز

معنی: فاش کردن یک راز یا سوپرایز.

مثال: “مبادا مهمونی سورپرایز رو لو بدی!”

 

 

۴. Let the cat out of the bag – لو دادن تصادفی یک راز

معنی: ناخواسته یا تصادفی رازی را برملا کردن.

مثال: “وقتی درباره‌ی حلقه نامزدی حرف زد، گربه را از کیسه بیرون انداخت!”

 

 

۵. Under the weather – ناخوش بودن

معنی: مریض یا بی‌حال بودن.

مثال: “امروز یکم بی‌حالم، فکر کنم سرما خوردم.”

 

 

۶. Bite the bullet – روبرو شدن با چیزی ناخوشایند

معنی: انجام دادن کاری سخت یا ناخوشایند که مدت‌ها از آن فرار کرده‌ای.

مثال: “بالاخره دل به دریا زدم و رفتم دندانپزشکی.”

 

 

۷. Once in a blue moon – خیلی به ندرت

معنی: اتفاقی که بسیار کم رخ می‌دهد.

مثال: “ما خیلی کم بیرون غذا می‌خوریم؛ شاید سالی یک‌بار.”

 

 

۸. Kill two birds with one stone – با یک تیر دو نشان زدن

معنی: انجام دو کار با یک حرکت یا تلاش.

مثال: “با رفتن به خانه مادرم و خرید از بازار محله‌شون، با یک تیر دو نشان زدم.”

 

 

۹. The ball is in your court – نوبت تصمیم‌گیری با توست

معنی: اکنون مسئولیت یا تصمیم‌گیری با طرف مقابل است.

مثال: “من نظرمو گفتم، حالا نوبت توئه.”

 

 

۱۰. Piece of cake – کاری بسیار آسان

معنی: چیزی که انجام دادنش بسیار راحت است.

مثال: “امتحان امروز مثل آب خوردن بود.”

 


 

اصطلاحات انگلیسی بخش جدانشدنی از زبان گفتاری و نوشتاری هستند. آشنایی با آن‌ها باعث می‌شود صحبت‌ کردن طبیعی‌تر و حرفه‌ای‌تر به نظر برسد. استفاده از این عبارات نه تنها سطح زبان شما را بالا می‌برد، بلکه باعث می‌شود راحت‌تر با انگلیسی‌زبان‌ها ارتباط برقرار کنید. پس هر بار که با یک اصطلاح جدید برخورد کردید، سعی کنید آن را با معنی و مثال به خاطر بسپارید و در مکالمات روزمره‌تان استفاده کنید.

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده

جستجو در مقالات

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش